همواره در تاریخ اشخاص و یا گروههایی بودهاند که در راستای منافع صاحبان قدرت به دروغ پردازی میپرداختند و از این راه کسب درآمد مینمودند و صاحبان قدرت نیز در راستای نیل به اهداف خویش از آنان کمال استفاده را مینمودند زیرا که گاهی تیغ کلام، برنده تر و راهگشا تر از تیغ شمشیر است و میتوان بدین وسیله حق را ناحق و ناحق را حق جلوه نمود.
این حکایت امروز گروهکهای تجزیه طلب است. این گروهکها که فلسفه وجودی آنان تامین منافع آمریکا و همپیمانان این کشور مخصوصا گاو شیرده یا همان رژیم عربستان سعودی است، پول میگیرند تا به نفع اربابان خود دروغ بگویند، که اعترافات حبیب فرج الله کعب معروف به حبیب اسیود سرکرده سابق گروهک تجزیه طلب حرکه النضال در رابطه با حمایت مالی عربستان از شبکه این گروهک یعنی ((احوازنا)) خود شاهدی است بر این مدعا.
اگر بخواهیم تمامی دروغهای این گروهکها را برشماریم قطعا امری محال و ناممکن است زیرا که اینان کاری بجز دروغگویی و شایعه پراکنی ندارند، اما به عنوان مثال میتوان به هجمه آنان به سند همکاری ایران و چین اشاره نمود. سند همکاری که با رعایت عرف معمول دیپلماتیک به امضا رسیده و به هیچوجه الزام آور نیست
صدای آه و فغان این گروهکها را بلند نموده است که ایران را فروختند و این مملکت با این سند تبدیل به یکی از استانهای چین خواهد شد.
لازم به ذکر است کسانی این حرف را میزنند که از عربستان سعودی بودجه میگیرند تا مناطق مختلف ایران را از پیکره این سرزمین کهن جدا نموده و تبدیل به حیات خلوت آمریکا و متحدانش نمایند؛ حال چه شده که این تروریستها سینه چاک و دلسوز ملت ایران شدهاند؟ جواب یک جمله است: منافع آمریکا در خطر است.
آمریکا که هرگونه قدرت یافتن ملت ایران را در تعارض با منافع خود میبیند و همواره با برپایی جنگ تمام عیار سیاسی، اقتصادی و نظامی بهدنبال تضعیف این ملت بوده است امضای سند همکاری فراگیر ایران و چین را ضربه مهلکی برپیکره تحریمهای اعمال نموده خود برعلیه ملت ایران، میبیند و به همین دلیل از طرق مختلف من جمله از طریق استفاده از بوغهای رسانهای خود یعنی گروهکهای تجزیه طلب بهدنبال به شکست کشاندن این سند همکاری است.