اخبارعلمی و فرهنگی

شعر وفات حضرت زینب(س)

نخیلات به مناسبت شهادت حضرت زینب سلام الله علیها شعری از محمد قاسمی در رسای عقیله بنی هاشم را تقدیم شما می‌کند

شعر وفات حضرت زینب(س) محمد قاسمی

کنج حیاط خانه ی خود، بین بسترش
بانو رسیده بود به ساعات آخرش
خیره به گوشه ای شده بود و یکی یکی
رد می شدند خاطره ها از برابرش
خورشیدوار، در تب گرمای شهر شام
می سوخت آسمان ز نفسهای آخرش
همراه هر نفس زدنش، آه می کشید
آن کهنه یادگاری خونین دلبرش
هر روز، روضه داشت؛ حسینیه ی دلش
این مدّتی که بود بدون برادرش
یک سال و نیم میل تبسّم نکرده بود
از خنده رو گرفت، لب روضه پرورَش
یک سال و نیم با عطش آن کویر سُرخ
دریای اشک بود دو تا دیده ی تَرَش
یک سال و نیم بود که او آب رفته بود
یعنی که بیشتر شده بود عین مادرش
وقت سفر چقدر غریبانه پر کشید
مثل حسین سرور و سالار بی سرش

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا