تروریستهای تجزیه طلب، مدعیان حقوق بشر در سازمان ملل
در روزهای گذشته، سرکرده یک گروهک تروریستی تجزیه طلب عربی به نام صلاح مزرعه معروف به صلاح ابوشریف با حضور در پانزدهمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل درباره اقلیتها، در شهر ژنو سوئیس با طرح ادعاهایی واهی و بیاساس تلاش نمود تا نقشی اگرچه ناچیز در توطئه و جنگ ترکیبی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران داشته باشد و گامی در تکمیل پازل دشمنی غرب با ملت ایران بردارد. در این اجلاس با وجود اینکه نماینده ایران با تروریست و تجزیه طلب خواندن این افراد، پاسخی درخور به آنها داد، اما بازخوانی این واقعه خالی از لطف نیست.
صلاح ابو شریف کیست؟
صلاح مزرعه معروف به صلاح ابوشریف سرکرده گروهک تروریستی و تجزیه طلب عربی موسوم به جبهه دموکراتیک مردمی الاحواز (جدش) است. خانواده وی ارادت ویژه ای به شاه در زمان طاغوت داشتند و دایی وی محمود مزرعه همکاری نزدیکی با ساواک داشته و هم اکنون سرکرده گروهک جبهه احواز دموکراتیک است. دو برادر وی نیز با ربودن پول های مردم مظلوم سوسنگرد و روستای ابوحمیظه از ایران متواری شدند و از کشورهای غربی پناهندگی گرفتند. خود این فرد روسیاه نیز در سال ۱۳۷۲ به دلیل فعالیتهای تجزیه طلبانه و جرائم امنیتی در خوزستان دستگیر و به ۲۰ سال زندان محکوم میشود، هرچند پس از ۳ سال از زندان آزاد میشود و بلافاصله از طریق ترکیه به کانادا متواری میشود و با دریافت پناهندگی از این کشور در شهر تورنتو مستقر میشود و به طور مستمر از آن زمان اقدامات تروریستی خود را علیه ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران طراحی میکند.
برخی سوابق ابوشریف
در ادامه با ارائه برخی مستندات، فعالیت های تروریستی وی را در طول مدت آشوب های اخیر در کشور مرور می کنیم.
وی در صفحه فیس بوک خود با انتشار ویدیویی مردم خوزستان را برای شرکت در اغتشاشات فرا می خواند. وی در این ویدیو نظام جمهوری اسلامی را اشغالگر نامیده و از مردم می خواهد برای مبارزه با نظام و نیروهای نظامی آن به خیابان ها بیایند و دولت الاحواز را بازپس بگیرند.
وی در پست دیگری با فراخوان از جوانان برای هرج و مرج و آشوب در کشور می نویسد که تنها راه آزادی بالاگرفتن هرج و مرج است و به این گونه تلاش می کند تا جوانان را اغفال نماید. هرچند این پست های وی بازدید بسیار ناچیزی در حد چند نفر داشته است و هیچ کس به او توجهی نکرده است.
وی در اقدامی دیگر با هدف صحنه گردانی آشوب ها از جوانان می خواهد تا به صداوسیمای مرکز استان خوزستان حمله ور شوند و آنجا را تصرف کنند. این پست وی با بازدید و بازخورد ناچیزی مواجه می شود.
وی در پست دیگری که در فیس بوک خود منتشر ساخته است از اقدامات اغتشاشگران در حمله به مساجد و پایگاه های بسیج حمایت می کند و به تهییج افراد در این زمینه می پردازد.
وی در پست دیگری تروریست داعشی که زائران حرم حضرت احمد بن موسی (ع) را ناجوانمردانه وبی رحمانه به رگبار بست را از اعضای نیروی قدس سپاه و از افراد بسیار نزدیک به حاج قاسم سلیمانی معرفی می کند. وی در این پست بی شرمانه سردار سرافراز اسلام حاج قاسم سلیمانی را تروریست می خواند.
این گروهک تروریستی به همراه دیگر گروهک تروریستی جاد که متعلق به دایی اوست با انجام عملیاتی تروریستی در سال ۱۳۹۸ اقدام به انفجار خطوط لوله نفت خوزستان نمودند و با افتخار بیانیه صادر نمودند و رسما با زبان سلاح و ترور و بمبگذاری به دنبال تجزیه خوزستان هستند.
تجزیه طلبان در این اجلاس چه گفتند؟
مزرعه در این اجلاس در ادعایی خود را نماینده جبهه موسوم به ملتهای ستمدیده و اشغال شده غیر فارس(بخوانید: گروهکهای تروریستی داعش، جیش الظلم (العدل) عبدالمالک ریگی معدوم، کومله، پژاک، جدش و جاد) توسط دولت ایران و رئیس شورای موسوم به نیروهای انقلاب الاحواز(بخوانید: گروهکهای تروریستی تجزیه طلب عربی که مسئولیت دهها عملیات تروریستی چون بمب گذاریهای سال ۱۳۸۴ اهواز، انفجار خطوط انتقال نفت، بمب گذاری بانک سامان اهواز، تیراندازی به مراسم رژه نیروهای مسلح در ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ را با افتخار پذیرفته اند) و دبیرکل گروهک موسوم به جبهه دموکراتیک مردمی الاحواز (بخوانید: جبهه تجزیه طلبان خوزستان) نامید و تلاش نمود تا در هیئت نماینده خودخوانده میلیونها ایرانی غیر فارس (بخوانید: گروهکهای تجزیه طلب) از کرد گرفته تا بلوچ و ترک و لر و عرب و حتی اقلیتهای دینی و نژادی ظاهر شود. وی با این مقدمه مدعی شد که این میلیونها نفر از قومیتها و اقلیتهای دینی مختلف همگی تحت ظلم و ستم هستند و از تمام حقوق انسانی و طبیعی خود محروم شدهاند .
وی با گفتمانی نژادپرستانه سعی در نفی دیگران است. وی در آغاز سخن خود را نماینده ملت های غیر فارس معرفی می کند و خود این عنوان نژادپرستانه است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که اگر شما از ظلم و ستم نظام صدایتان بلند است، چرا نسبت به سایر ایرانی ها این دلسوزی را ندارید؟ مظلوم هر که باشد، فرقی نمی کند. میان فارس و غیر و فارس چه فرقی است که این فرد اینچنین در قامت دفاع از غیرفارس ها برآمده است و در یک مغالطه آشکار تلاش می کند غیرفارس ها را قربانی جلوه دهد؟
این فرد با تروریستی خواندن نظام جمهوری اسلامی ایران، مدعی میشود که لیست بلند بالایی از جوانان در زندانهای ایران دارد که هر لحظه ممکن است اعدام شوند، از رئیس دورهای شورای حقوق بشر میخواهد که ایران را ملزم به توقف فوری اعدامها نماید. آیا منظور وی، کسانی هستند که در مدت آشوب های اخیر، با انواع سلاح گرم و سرد به جان افراد بی گناه و حافظان امنیت و خادمان مردم افتاده اند؟ افرادی که عربده کشان در خیابان ها، به اموال عمومی و اموال مردم آسیب زده و ضررر رساندند و یا با سنگدلی تمام، هموطن، همشهری و یا هم محله ای خود را که در لباس پلیس، سپاه، ارتش و نیروهای حافظ امنیت به مردم خدمت می کنند، با سنگدلی تمام به شهادت رساندند. افراد در بازداشت کسانی هستند که با بی رحمی گلوی پلیسی را بریدند، و یا دیگری را آتش زدند، و یا به ضرب گلوله و یا با ضرب قمه و چاقو به شهادت رساندند. آیا اینها کسانی هستند که تروریست هایی همچون ابوشریف از آنها در شورای حقوق بشر سازمان ملل دفاع می کنند؟
نکته دیگر اینکه این افراد از سازمان ملل مطالبه حق تعیین سرنوشت دارند! اگر چه این افراد با این عنوان پوششی به دنبال جدایی طلبی و تجزیه ایران هستند، اما این سوال در اینجا مطرح می شود که این افراد به چه سابقه ای این حق را مطالبه می کنند؟ بررسی اخبار و اطلاعات منتشر شده در رسانه های مختلف داخلی و خارجی و شبکه های اجتماعی نشان می دهد که این افراد سابقه ای طولانی در جاسوسی و همکاری با سرویس های اطلاعاتی غربی – عبری – عربی همچون MI6 ، CIA، موساد و استخبارات سعودی دارند. این افراد تاکنون دست به صدها عملیات تروریستی در ایران زده اند و بمب گذاری های متعدد در اماکن عمومی، انفجار خطوط انتقال نفت، حمله مسلحانه به مساجد و پایگاه های بسیج و سپاه، آتش زدن عابربانک ها و تخریب بانک ها و کشتن افراد بی گناه از جمله افتخارات این تروریست هاست. حال چه سرنوشتی می تواند در انتظار این گروهک ها و عناصر تروریست آن باشد؟
سناریو چیست؟
با بروز حادثه فوت مرحومه مهسا امینی، غربیها به ویژه یانکی ها، روباه پیر استعمار، گاو شیرده و کفتارهای صهیونیست با کمک سایر عمله و اکلههای خود در داخل و خارج، تمام توان خود را به خدمت گرفتند تا به خیال خام خود، درخت تناور جمهوری اسلامی را بر زمین بیاندازند.
برای این منظور، که طرح آن از مدتها قبل آماده شده بود و تنها فوت مرحومه امینی آن را به جلو انداخته بود، غربیها جنگی تمام عیار و ترکیبی به ویژه در حوزه رسانه، علیه ایران به راه انداختند. این جنگ که با اسم رمز مهسا امینی آغاز شد، سر از توطئه برای تجزیه ایران درآورد.
سناریوهای متعددی همچون کشتهسازی، تحریک غیرت قومیتی، شایعه پراکنی، دروغ پردازی، تولید برنامههای رسانهای شبانه روزی، وارد نمودن سلاح به کشور، پشتیبانی مالی و فنی هدفمند از اغتشاشگران و اراذل و اوباش، در طول این مدت به اجرا درآمد. در این مدت به طور همزمان ملت ایران مظلومانه در معرض جنگی ترکیبی با ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، رسانهای، روانی و حقوقی قرار گرفته بود، که در این میان مهمترین بخش این جنگ ترکیبی، تحریک اقوام ایرانی بر ضد نظام بود.
غربیها با طلایه داری رسانههای فارسی زبان و تروریستی همچون ایران اینترنشنال، بیبی سی فارسی، العربیه، دویچه وله، رادیو فردا، صدای آمریکا، ایندیپندنت فارسی، منوتو و سایر رسانهها تلاش نمودند تا با کشتهسازی زنان از میان اقوام مختلف، کانون های بحران را به سوی اقوام در نقاط مختلف کشور منتقل کنند.
در همین راستا، گروهکهای تجزیه طلب عربی نیز همدست با سایر گروهکهای تجزیه طلب کرد، ترک، بلوچ، آذری و غیره با حمایت از آشوبها به بهانه حادثه مهسا امینی، آشکارا به دنبال اجرای طرح براندازی نظام به عنوان مقدمهای برای تجزیه ایران بوده و هستند، و با نقش آفرینی در زمینه شعله ورنگه داشتن آتش آشوبها و تکمیل پازل جنگ ترکیبی، با حضور در مجامع حقوقی بینالمللی همچون شورای حقوق بشر سازمان ملل، کوشیدهاند تا از منظر حقوقی چهره ایران را در مجامع بینالمللی تخریب نمایند و زمینهها را برای اقدامات بعدی از جمله صدور قطعنامه و تحریم فراهم سازند.
در این میان، یکی از این سرکردگان گروهکهای تجزیه طلبی که دستانشان به خون ملت ایران آلوده است، در راستای نقشی که غربیها برای او تعریف نمودهاند، کوشیده است تا چهره ایران را در مجامع حقوق بشری و بینالمللی تخریب نماید، و از این رو با طرح ادعاهای بیپایه و واهی در تلاشی مذبوحانه کوشیده است تا خوش خدمتی خود را برای اربابان غربی- عربی -عبری ثابت نماید.
حال آنکه ملت ایران این تجزیه طلبان را به خوبی میشناسند. این تجزیه طلبان همان کسانی هستند که در طول جنگ ۸ ساله تحمیلی رژیم بعث علیه ملت ایران، با تشکیل گردانهایی نظامی به خدمت صدام جنایتکار درآمدند و علیه ملت ایران جنگیدند. این تجزیه طلبان همان کسانی هستند که دستانشان به خون هزاران هموطن ما آلوده است. این تروریستها که امروز مدعی حقوق بشر هستند، همان کسانی هستند که در طول سالیان متمادی، دهها عملیات بمب گذاری را در مناطق مختلف استان خوزستان انجام دادند، عملیاتهای تروریستی همچون بمب گذاری در بانک سامان اهواز، فرمانداری اهواز، سازمان مسکن و شهرسازی، سازمان برنامه و بودجه، انفجار خطوط نفت، بمب گذاری در اماکن عمومی مانند خیابان نادری، آتش زدن عابربانکها، ترور افراد و عملیات مسلحانه تیراندازی به مراسم رژه ۳۱ شهریور نیروهای مسلح در اهواز که در آن بیش از ۲۵ نفر از جمله یک کودک ۴ ساله شهید و دهها نفر زخمی شدند. اینها همان کسانی هستند که شهید سعید حاج قاسم سلیمانی را مجرم و تروریست می نامند.
این تروریستها که سال هاست در آغوش کشورهای غربی زندگی میکنند و از حمایت کامل آنها برخوردارند با عروسک گردانی اربابانشان در شورای به نام حقوق بشر شرکت میکنند و خود را نماینده میلیونها ایرانی معرفی میکنند و فریاد وامظلوما سر میدهند. اما باید بدانند که غرب پناهگاه مستحکمی برای آنها نخواهد بود و به زودی در برابر ملت ایران می بایست پاسخگوی جنایت ها و اعمال ننگین خود باشند.