
به گزارش نخیلات، مهدی یراحی، خواننده پاپ خوزستانی که صوت اذان خوانی وی افراد مشهوری از جمله اردوغان را به تحسین خود واداشته بود، به تازگی با انتشار موزیک ویدیویی هنجارشکنانه به نام «روسریتو» همراه با صحنههایی واضح از برهنگی و رقص زنان و دختران، با شعر و آهنگی حماسی، که مخاطب را تشویق به کشف حجاب و اعمال خلاف اخلاق میکند، سخیفانه حماسه خوان ترویج ابتذال و برهنگی زنان شده است.

سوال اینجاست که مهدی یراحی که خود از فرزندان قومیت غیور و شریف عرب کشور است، چگونه توانسته است پای را حتی فراتر از عرف اجتماعی محیطی که خود پرورش یافته آن است بگذارد؟ این در حالی است که قومیت عرب بر سر مسئله حجاب و عفت زن بسیار حساس هستند و به هیچ عنوان کشف حجاب زنان و دختران خود را برنمی تابند، و هنگامی که رضاخان برای کشف حجاب مردم عرب سپاهیان خود را به خوزستان گسیل داشت، مردم شریف، با ایمان و غیور عرب خوزستان در مقابل چکمه پوشان مسلح رضاخان که می خواستند به زور «شیله» (نام نوعی روسری عربی) از سر زنان عرب بردارند، مقاومت کردند و با آنها جنگیدند و در این راه افراد نامدار محلی و شجاعی به شهادت رسیدند و روایت دفاع از شرف آنان، هنوز در میان مردم خوزستان بازگو می شود. حال چه می شود که فرزندی از آن تبار اکنون حماسه خوان برداشتن شیله و روسری از سر زنان هم قوم و هم وطن خود شده است؟ مهدی یراحی با خود چه اندیشده که دست به چنین اقدامی می زند؟ آیا او گمان می کند که دوره غیرت و حمیت به پایان رسیده؟ یا آنکه از رضا خان قوی تر است؟
یراحی پیشتر نیز با انتشار آثاری در زمینه مسائل مختلف از جمله زیست محیطی و یا مسائل اجتماعی و اقتصادی تلاش نموده با استفاده از زبان هنر به آن پدیده ها اعتراض نماید که این امر در جایگاه درست خود، شایسته و قابل تقدیر است، اما نکته این است که آقای یراحی به نظر می رسد دچار خطای شناختی شده است و مسائل را یا سفید یا سیاه می بیند. به طور مثال در اینکه استان خوزستان و کل کشور درگیر مسائل و مشکلات مختلفی در زمینه اقتصاد، محیط زیست و غیره است تردیدی نیست و همواره منتقدان و دلسوزان نظام و کشور بر آن تاکید نموده اند و روزی نیست که رسانه ای درباره آنها مطلبی ننویسد و منتشر نکند، ولی آیا این یعنی کشور ما سرزمین مشکلات است و سایر کشورهای جهان در شرایط گل و بلبل قرار دارند؟ اگر آقای یراحی منصفانه به مسائل نگاه می کند چرا نسبت به هزاران اتفاق مثبت در کشور و پیشرفت ها و دستاوردهای علمی و یا ارزش های ملی و اسلامی ما که شایسته توجه هستند هیچ توجهی نمی نماید؟ و فقط مسائل منفی و مشکلات را برجسته می نماید؟ یعنی در این کشور هیچ اتفاق مثبتی نیفتاده و نمی افتد؟

ایشان که نسبت به حبیب اسیود سرکرده گروهک تروریستی حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز اعلام موضوع می کند و برای او که دستش به خون صدها هموطن ما از جمله شهدا و مجروحان حادثه تروریستی ۳۱ شهریور اهواز آلوده است، دست به توئیت می شود و هشتگ«نه به اعدام» می زند، چرا برای شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی که مردم اهواز در مراسم تشیع پیکر مطهرش در اهواز همه به خیابان آمده بودند و حتی رابرت دنیرو هنرپیشه مشهور هالیوودی نسبت به آن واکنش نشان داد، هیچ واکنشی در خور، از خود نشان نداد؟ یا اثری درباره حماسه مدافعان حرم نخواند؟ او چرا برای سردار سرافراز هم قوم و عرب خودش یعنی شهید حاج علی هاشمی که ۲۲ سال در مظلومیت تمام در میان نیزارهای هور آرمیده بود و چشمان مادر دلسوخته اش از اشک بر او خشک شد، هیچ اثری تولید نکرد؟ آیا اینها قهرمانان ملی سرزمینش نبودند و شایسته تکریم هنری نیستند؟ یا فقط زنان، هنجارشکن هموطنان او هستند؟
او با این اقدام نشان داد که حتی در مقایسه با خواننده های عربی فهم درستی از مسئله ندارد. به طور مثال، حسین الجسمی اماراتی در سال ۲۰۰۴ در واکنش به منع حجاب در فرانسه و اخراج یک زن مسلمان از دانشگاه اقدام به انتشار ویدیو موزیکی با عنوان «یا صغر الفرح فی قلبی» (چه شادی در دلم کوچک است) در حمایت از این زن مسلمان و حجاب نمود که با بازتاب های بسیاری همراه بود.

در نمونه دیگری «امل حجازی» خواننده زن لبنانی در سال ۲۰۱۷ حجاب را به عنوان پوشش خود انتخاب کرد و در سال ۲۰۱۹ موزیک ویدیویی با عنوان «حجابک تاج» (حجاب تو تاج است) را منتشر ساخت. این نمونه ها و نمونه های دیگر بسیاری وجود دارد که نشان می دهد که حتی خوانندگان عرب و بعضا با وجود لائیک بودن اما هیچ نمونه اثری که نشان دهنده تطاول آنها نسبت به حجاب باشد از آنها دیده نشده است. و علت آن مشخص است و آن اینکه مسئله حجاب و عفاف اساسا یک مسئله اعتقادی و دینی است و یک خواننده در مقام و شأنی نیست که بتواند مبانی دینی، اعتقادی، قانونی و عرفی یک جامعه را با یک آهنگ به چالش بکشد.

حماسهای سخیف برای تشویق به ابتذال
«روسریتو» دقیقاً در آستانهٔ سالگرد اغتشاشات سال پیش منتشر شده و طبیعی است که مخاطب دغدغهمند احساس کند قرار است به موجآفرینی و تهییج برای از سرگیری آشوبها که خواست براندازان و شبکههای فارسیزبان ضدایرانی است، کمک کند.
البته از همزمانی انتشار این موزیکویدیوی خلاف اخلاق با ایام اربعین و عزاداری مسلمانان نیز نباید غافل شد که موجی از اعتراض را در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. تشویق و تهییج مخاطب به کشف حجاب، برهنگی و ایجاد آشوب به نام اعتراض و خلاصه کردن مفهوم آزادی در رقص و برهنگی و بیبندوباری، آن هم در قالب محتوایی به شدت سخیف و جنسی اما با لحن و آهنگی حماسی، محور انتقادات مخاطبان بوده است.
رها شو تا به بند من در آیی!
اجازه بدهید چند کلامی هم دربارهٔ محتوای موزیکویدیوی موردبحث صحبت کنیم. منتقدان جریان «حجاب اختیاری» بارها به شکلهای متفاوت هشدار دادهاند «آزادی»ای که طرفداران این جریان از آن حرف میزنند، حد توقفی ندارد و تا ناکجا و منتها درجهٔ فساد و ابتذال ادامه مییابد. در ابتدای این کلیپ هم اعتراف میشود که «حق پوشش اختیاری تنها یکی از مطالبات ماست».
مخالفان حجاب اختیاری معتقدند آزادی پوشش باعث انحراف مردان میشود و این ویدیو به روشنی اثبات این ادعاست. چرا که خواننده به صراحت از زنان و دختران میخواهد روسریشان را بردارند، موهایشان را صاف کنند و باز کنند، لباسشان را کم و کوتاه کنند و برقصند تا او لذت ببرد. این دستورات که خواننده به عنوان جنس قوی و فرمانده (!) خطاب به زن (جنس ضعیف!) صادر میکند، نشان از همان انحراف دارد. در واقع خواننده و همفکران او راحتیِ سبک پوشش زنان را برای لذتجویی خودشان مطالبه میکنند.

«آزادی» یعنی اجرای آزادانهٔ هر چه من میگویم!
آزادی ادعایی در این کلیپ نه در قالب «اختیار در پوشش» یا «نفی اجبار» که در قالب بیبندوباری به تصویر کشیده میشود که باز هم به استفادهٔ ابزاری از زن میانجامد. یعنی تقلیل دادن شأن زن به ابزاری برای لذت بردن مرد و خوب شدن حال او!
پس اختیار کجای این موزیکویدیو جا میگیرد؟ در ابتدای کلیپ از «حق پوشش اختیاری» حرف زده میشود. اما باز هم اختیاری در کار نیست! چنان که مخاطب با کمی دقت درمییابد تعیین حداقل پوشش و مراقبت از هنجارهای اجتماعی که تا کنون برعهدهٔ قانون و حاکمیت بوده، حالا به این خواننده و در نگاه کلی به جنس مرد تفویض شده است. با عباراتی مثل: «روسریتو دربیار»، «موهاتو صاف کن»، «موهاتو باز کن»، «برقص» و… پس اختیار چه شد؟!
میبینید که این موزیکویدیو به هیچ شکل و وجهی حامی آزادی ادعایی برای زن و به رسمیت شناختن حق انتخاب او نیست. بلکه سرشار است از تمایل، آرزو و حتی اقدام برای دسترسی مستقیم و بیدردسر به دختران و زنان است.
(* خوب است بدانید این عبارت نقل به مضمون، بخشی از «پروتکلهای دانشوران صهیون» است که رهبر انقلاب توصیه به مطالعهٔ آن کردهاند. سران صهیون در این بند نوشتهاند آزادی یعنی اجرای آزادانهٔ قانون، و قانون یعنی هر چه ما بگوییم!)
و سخن آخر…
اخیراً حکم ممنوعیت استفاده از فضای مجازی برای بعضی از سلبریتیهای مجرم صادر شد. در همهٔ دنیا قوانینی سفت و سخت برای فعالیت سلبریتیها و اینفلوئنسرها تعریف شده که کمترین تخلف آنها با جریمهٔ نقدی و حتی حذف حساب کاربری آنها در فضای مجازی پاسخ داده میشود.
طبیعتاً تا زمانی که مثل دیگر کشورها برخورد درخور و بازدارندهای برای فعالیتهای ضداخلاقی و خلاف امنیت ملی سلبریتیها تدارک دیده نشود، کماکان شاهد چنین رفتارهایی از آنها خواهیم بود و چه بسا روز به روز بر شدت و کمیت آن افزوده خواهد شد. تا وقتی دستگاه قضایی در زمینی که سلبریتیها برای این بازی طراحی کردهاند بیفتد، آش همین آش است و کاسه همین کاسه!