
فالح نیکوسرشت رهبر گروه تروریستی میعاد است. او در روستایی نزدیک سوسنگرد به دنیا آمد. زمانی که هفده سال داشت، برای پیدا کردن شغل روستا را ترک کرد و قبل از انقلاب به ارتش شاه پیوست. بعد ایران را ترک میکند و به گروههای تجزیه طلب خارج از کشور میپیوندد و توسط هلند به او پناهندگی سیاسی داده میشود.
فالح نیکوسرشت با نام مستعار فالح عبدالله المنصوری در سال های اخیر چند بار با خطوط هوایی ررژیم اشغالگر قدس راهی تل آویو شد و تحت آموزش های جاسوسی برای افسران موساد قرار و سپس انجمن دوستی احواز و اسرائیل تاسیس کرد.
فالح نیکوسرشت در اراضی اشغالی قدس
فالح نیکوسرشت: «زمانی که به آن طرف مرز رسیدم، تعجب کردم که چگونه به آنجا رسیدم. یعنی باور نمیکردم که یکباره از کشور خارج شوم. در مناطق جنوبی عراق کمپی است به نام «کمپ پناهندگان» که زیر نظر UN و سازمان بینالملل و صلیبسرخ است. بالاخره از طریق صلیبسرخ ما را به سمت هلند هدایت کردند و بردند. آنجا با شخصی به نام سعید برخورد کردم که او من را به این راه کشاند، بدون اینکه خودم از اول ایدئولوژی داشته باشم. تمام گروهها و اشخاصی را که آنجا هستند را میشناسم؛ مثل سیدصباح[موسوی]، محمود مزرعه یا سیدطاهر[آلنعمه]. البته من این افراد را از نزدیک ندیدم هر چند که محمود مزرعه آنجا مرا دعوت به همکاری کرد. »
فالح با این تفکر که رئیسجمهور شود و کابینهای تشکیل دهد، فریب میخورد. این چیزی است که خودش میگوید:
«خب هر کسی دوست داره پادشاه شود، رئیسجمهور شود. من هم این خواسته را مدتی داشتم برای همین خودم را کاندیدای ریاستجمهوری کردم و یک نفر را بهعنوان معاون خودم انتخاب کردم؛ معاونی که نُه کلاس سواد بیشتر نداشت. البته بعد فهمیدم که نُه کلاس سواد هم ندارد و تحصیلات ابتدایی دارد. وزیر دفاع هم انتخاب کردم. عبدالرسول مزرعه معاون بود و آقای سعید ساکی مسئول ارتباط فرهنگی بود. گروههای دیگر ما را مسخره میکردند و جُک برایمان ساخته بودند. در نتیجه هر کس به راه خودش رفت!»
عبدالرسول مزرعه که عضو یک گروه تروریستی جداییطلب بود، همروستایی فالح است که از دوران نوجوانی همدیگر را میشناختند. او به ترکیه فرار میکند و آنجا درخواست پناهندگی میکند و به مشکلاتی بر میخورد. اما بعداً عضو گروه ALO میشود تا فالح بتواند برایش در هلند پناهندگی سیاسی بگیرد.
بلیط قطار فالح نیکوسرشت
عبدالرسول مزرعه: «بعد از اینکه شروع به کار کردیم و مقداری هم در این قضیه پیشرفت کردیم، فالح به سرش زد که بیاید کابینه دولت، رهبری و ریاستجمهوری اعلام کند. ما هم مجبور شدیم به خاطر اینکه به جایی برسیم و از فشاری که در ترکیه بود نجات پیدا کنیم، هر چیز که میگفت را تأیید کنیم. مکاتبه که میکرد به او میگفتیم دستت درد نکند. »
در هلند، فالح عضو شورای شهر ماستریخت، یکی از شهرهای هلند میشود و از ملکه هلند مدال شایستگی دریافت میکند. تمام اینها همزمان با هدایت طرحهای جداییطلبانه در خوزستان توسط فالح اتفاق میافتد.
فالح نیکوسرشت: «من خبر نداشتم. اتفاقی و یکمرتبه شهردار ماستریخت آمد و گفت این هدیه و مدال به خاطر فعالیت انسانی که داشتید تقدیم به شما میشود.»
عبدالرسول مزرعه: «واقعاً ملکه هلند پیش فالح آمد. فالح گفت ببین من کاری کردم و به جایی رسیدم که ملکه هلند برایم مدال میآورد. شما باورتان نمیشود من چه شخصی هستم؟! و در اروپا چقدر قدرت دارم. هر کسی مثل ما بود باور میکرد. با توجه به بدبختی و بیچارگی که در ترکیه دیدیم، گفتیم واقعاً او منجی ماست. ما به این دلبسته بودیم.»
در حالی که فالح تلاش میکرد خودش را بهعنوان یک شخصیت تأثیرگذار در هلند معرفی کند، وبسایتی تأسیس میکند تا مردم خوزستان را تشویق به بمبگذاری، آشوب و حتی ترور افراد کند. او در وبسایتش دستور قتل افرادی را میدهد که حتی آنان را نمیشناسد و بسیاری از آنها مردم بومی هستند که شغلهای خدمات اجتماعی دارند.
فالح نیکوسرشت: «خبر میرسید و ما هم مینوشتیم که فرضاً فلانی مزدور است یا از او دوری کنید یا اینکه او را بُکشید. ما نمیدانستیم این حرفها درست است یا نه؛ ولی در رقابت با دیگر گروهها که اعلام میکردند که در خلیجفارس کشتی دزدیدیم و دیگری اعلام میکرد که فلان سرهنگ یا فلان تیمسار را ربودیم. بالطبع ما هم میخواستیم بگوییم که هستیم.»
عبدالرسول مزرعه تحت تأثیر جریان طرفدار صدام و گروههای جداییطلب، گروهی را تشکیل میدهد که به مبارزه مسلحانه، بمبگذاری در کنار جادهها و تعدادی عملیات تروریستی دیگر شامل بمبگذاری در دفتر روزنامه اطلاعات و انفجار خط لوله نفت میپردازد. این اقدامات تروریستی، حجم وسیعی از خرابی و نابودی به جا گذاشتند. او همچنین در سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ مسئولیت تعداد دیگری از واحدهای تروریستی را بر عهده داشت.
عبدالرسول مزرعه: «من به تنهایی تصمیمگیرنده درباره همه چیز نبودم. ما گروهی ده نفره بودیم. اشخاصی با من همکاری میکردند و همفکر بودند.»
فالح در زمان سکونت در هلند برای انجام فعالیتهای تروریستی و جداییطلبانه با عوامل اطلاعاتی صدام در ارتباط بود.
فالح: «بعد از رفتن به آنجا آلوده شدم، نبایستی میرفتم، ولی گول سروصداها را خوردم و پیش آنها رفتم. آمریکا و انگلیس هر وقت کارش با اینها تمام شد آنها را دور میاندازد چرا که نیازی به اینها ندارد. »