گرفتاریهای بشر هر چند زودگذر و دارای تاریخ و بازه زمانی هستند و برخی نابود و برخی نیز تقلیل مییابند اما باید دانست که برخی از آنها، با پیشرفت بشر، هم قدم بوده و هر چه بر سطح علم و تکنولوژی بشر افزوده گردد، برخی از گرفتاریها نیز به مراتب به همان اندازه پیشرفت مینمایند که برای مثال همین ویروس کرونا را می توان شاهد گرفت که به اذعان بسیاری از متخصصان و اندیشمندان رشته پزشکی، این ویروس ساخته دست بشر بوده و در واقع در کنار همان پیشرفت بشر در علم و نوآوری، گرفتاری او نیز با پیدایش این ویروس پیشرفت کرده است.
حال این پیشرفت گرفتاریها و مصیبتها تنها در علم و تکنولوژی در زندگی انسان نمود پیدا نمیکند و در عرصه سیاست نیز امروزه ما شاهد نوعی پیشرفت از این گرفتاریها و مصیبتها در امور سیاست و تعاملات بینالمللی هستیم.
اگر در سیر تاریخ و نحوه مواجهه حکومتها با مردمان خود و سایر کشورهای دیگر کمی تامل و اندیشه کنیم و از طرفی دنیای گرفتار و آلوده به جنگ و خونریزیهای امروزه را ببینیم، شاهد پیشرفت سرطان بدخیمی به نام تروریسم در عرصه بینالملل هستیم که در وجود برخی از کشورها و دولتها نه تنها ریشه دوانیده بلکه به عنوان عامل خطرناکی، به سایر نقاط جهان نیز سرایت نموده است.
هرچند امروزه همه سردمداران کشورهای درگیر مسئله بیماری کرونا به دنبال راه حل و تهیه واکسن این بیماری برای نجات ملت خود و دیگران هستند و در این موضوع، بسیاری از دولتها و اندیشکدههای پزشکی متحد گردیدهاند و تا حدودی نیز میتوان شاهد موفقیتها و دستیابیهای آنان بود، اما میتوان ادعا نمود که بسیاری از دولتها در درمان سرطان تروریسم، کاملاً ناکام و درمانده ماندهاند.
تروریسم، در واقع نسخهای از جنگهای صورت گرفته در طول تاریخ است که با مرور زمان و پیشرفت آداب دیپلماسی و تعاملات بینالمللی، به روز گردیده و پیشرفت نموده است.
جنگهای قبیلهای و کشورگشاییها و به قدرت و بر تخت سلطنت رسیدنها امروز تبدیل به جنگهای نیابتی و ترورهای بیولوژیکی و ترورهای پیچیده فنی گردیده است. تروریسم و خشونتی که زمانی با استفاده از شمشیرها و منجنیقها به نمایش گذاشته میشد، امروزه با موشکها و بمبهای اتم و سلاحهای اتوماتیک، قربانی میگیرد.
نکته جالب آنجاست که این پیشرفت در تروریسم، تنها در ابزار و آلات و تکنولوژیهای آن منحصر نگردیده و امروزه ما شاهد تروریستهای پیشرفته و به روزی در عرصه بینالملل که دارای قدرت و نفوذ میباشند، هستیم.
مواردی همچون ترورهای کور در دهه ۶۰ و جنگ تحمیلی و تحریم دارویی و اقتصادی، تنها نمونههای کوچکی از پیشرفت تروریسم در جهان است که سالیان متمادی است توسط مدعیان آزادی و حقوق بشر بر ملت ایران تحمیل گردیده است…
ترامپ تروریست، رئیس جمهوری که به عنوان شخصیت حقوقی و مدافع حقوق بشر، به ترور فرمانده بزرگ مبارزه با تروریسم و افراط گرایی، شهید حاج قاسم سلیمانی افتخار میکند و یا رژیم تروریست و غاصب صهیونیسم که با به شهادت رساندن دانشمندان هستهای ایران، علاوه بر افتخار و قدرتنمایی، سعی در سنگاندازی در مسیر پیشرفت ملت ایران دارند، نمونههای دیگری از این پیشرفت سرطان تروریسم هستند…
بنابراین، این تصور که همیشه شخص تروریست باید پیراهنی آغشته به خون و دستانی پر از سلاح و بمب داشته باشد با پیشرفت مفهوم کلیدواژه تروریسم، غلط از آب در آمده و امروز جهان با تروریستهای کت و شلوار پوشی مواجه است که بعضاً مقامات رسمی و به اصطلاح دیپلمات میباشند و ظاهر اتوکشیده آنها نقابی است بر چهره خونبار و حیوانیت باطنی آنان…
اتفاقاً در تاریخ ایران، ایران و ایرانی نیز از این دسته تروریستها فراوان ضربه خورده است و بسیاری از خانوادههای این مرز و بوم داغدار عزیزانشان گردیدهاند…
تروریستهایی که تا دیروز در اماکن دولتی و کوچه و خیابان و مراکز اقتصادی بمب میگذاشتند و چه بسیار خانوادههایی را بی سرپرست و چه کودکان و نوجوانانی را از خانوادههایشان گرفتند و امروز در مجامع حقوقی بین الملل بر کرسیهای ریاست و نمایندگی تکیه زدهاند…
تروریستهایی که با اقدامات کور خود علاوه بر لطمات اقتصادی و امنیتی به کشورایران، مردم بیپناه را نشانه میگرفتند، از کشور متواری میشدند و اروپا را برای خود مامن و پناهگاهی امن برای عدم تحمل عقاب و جزای عمل خود میدیدند…
تروریستهایی که در قلب اروپا سکنی گزیدند، امکانات و رفاهیات دریافت نمودند و زاد و ولد کردند و امروز برای پنهان نمودن لکه خونین جنایاتشان، بر خود نقاب مدافعان حقوق و احقاق حقانیت زدهاند و به جای آنکه پاسخگوی اعمال جنایتکارانه خود در برابر ملت ایران باشند، طلبکارانه انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه میروند؟!
اگر امروز برای سرطان بدخیم تروریسم راه حلی اندیشیده نشود و کشورها و دولتها بر تعهدات خودشان پایبند نمانند، غده سرطان تروریسم در همان محل رویش و تولد خود، منفجر خواهد شد و همه را گرفتار خود خواهد نمود…
سرطانی که امروز برخی از غدههای آن را در کشورهای دانمارک و هلند به اصطلاح برای مداوا و درمان گذاشتهاند!
به راستی این سوال برای همگان مطرح میشود که چرا عدهای از مقامات و دولتها از دستگیری سرکردگان تروریست و خونخواری که تا مرفق، دستشان به خون آغشته است، این چنین آشفته و ناراحت میگردند؟
مگر چه چیزی از منافع و حقوق آنان در گروی فعالیت آن جنایتکاران بوده است؟؟؟
مگر کسی هست که از سرطان تروریسم و خون و خونریزی سود و منفعت ببرد و اگر هم سودی داشته باشد، به راستی تمام آن منافع به چه قیمت ؟؟؟
نمایندگانی از اتحادیه اروپا و برخی از فعالین حقوقی در پشت دربهای زندان تروریستهایی مانند حبیب نبگان، ناصر احمدی و یعقوب نیسی، رهبران گروهک تجزیه طلب و تروریست حرکة النضال که نهتنها از طریق اعمال تروریستی خود مانند بمب گذاریهای سال ۸۴ و حمله به رژه هفته دفاع مقدس در شهر اهواز در سال ۱۳۹۷ به ملت ایران آسیب رسانده و فرزندان این ملت را به خاک و خون کشیدهاند بلکه به اروپا یعنی همان مامن و پناهگاه دیرینه خود نیز خیانت نموده و ضرر رساندهاند، بهدنبال چه سود و منفعتی میباشند که این چنین مفتخرانه عکس یادگاری میگیرند؟
بماند که ما منافعشان را میدانیم و روزی نیز خواهیم گفت!!!
اما آیا کسی در این جهان گرفتار به کرونا، پیدا میشود که جلوی تحقیقات را برای تهیه واکسن بگیرد و از کرونا در کشتار دهها هزار نفر در جهان در یک شبانهروز، دفاع کند؟
حال چه کسی از سرطان و تروریسم دفاع میکند؟ چه کسی و چه کسانی از سرطان تروریسم منفعت میبرند؟
تمامی مستندات و گواه مجامع بینالمللی بیطرف بر این ادعا صحه خواهند گذاشت که ایران همواره قربانی تروریسم بوده و هست و در راه مبارزه با تروریسم بر اساس قانون و دفاع از حقانیت و تمامیت ارضی تمام کشورها، از جمله فلسطین و عراق و یمن و سوریه و لبنان و… ، در کنار اهدای هزاران نفر از بهترین جوانان ، سردار رشید سپاه خود را نیز فدا نموده است.
حال برخی از سوالات مهم و مطروحه دیگر آن است که محل رویش و تولد تروریسم و خشونت کجا بوده و تا به امروز به کجاها سرایت کرده و قربانیان آن چه کسانی هستند و چه راهکارهایی برای آن اندیشیده شده است؟
سوالاتی که بعضاً در سکوت و بیجوابی رها شدهاند و یا برخی نگذاشتهاند که بشریت به پاسخ واحدی، دست یابد!!!