This post is also available in: Arabic
واژه ای که از ابتدا معنی روشنی در میان جهان غرب نداشت ولی بهانهی خوبی برای این کشورها جهت هرگونه برخورد با ملتهای مختلف جهان و استثمار آنان بود. به نحوی که کشورهای غربی و مخصوصا اروپاییها به بهانه رهایی ملت های آسیا، آفریقا، استرالیا و … به کشورهای آنان حمله نموده و ثروتهای آنان را به یغما بردند.
اما کاربرد واژهی آزادی برای کشورهای غربی منحصر در این امور باقی نماند و به تمام اموری که غرب به این واژه برای دست یابی به آمال و منافع خود نیاز داشت بسط پیدا کرد بطوری که حتی مسایل عقیدتی و تاریخی را نیز در بر گرفت اما فقط در جهت منافع غرب.
این کشورها حدود و ثغور آزادی را مناسب منافع خود تعریف کردند و در ظاهر مردم و ملت ها را در انتخاب عقیده آزاد گذاشتند اما در باطن حقیقت غیر آن چیزی بود که غرب سکولار وانمود میکرد.
غرب در ظاهر هیچ حد و مرزی برای عقاید ملتها قائل نیست و عقاید مختلف را محترم میشمارد اما این امر یعنی آزادی عقیده تا جایی مجاز است که در راستای منافع غرب باشد و به محض اینکه ذره ای با منافع این کشورها تناقض پیدا کند با تند ترین برخوردها روبرو خواهد شد.
نمونه بارز آن را در برخورد دو گانه این کشورها با مقدسات مسلمانان و افسانه خود ساخته صهیونیستها یعنی هولوکاست میتوان به وضوح مشاهده نمود.
این کشورها هرگونه توهین به عقاید و مقدسات مسلمانان مانند قرآن کریم، پیغمبر اسلام (ص) و … را به بهانه آزادی بیان و آزادی عقیده مجاز میدانند به نحوی که کشوری مانند سوئد مجوز برگزاری تجمع برای قرآن سوزی آن هم در مقابل یکی از مساجد مسلمانان را صادر مینماید و سیاست مداری دانمارکی نقش سرپرستی این تجمع را برعهده میگیرد و یا اینکه نشریه فرانسوی شارلی ابدو به انتشار کاریکاتوری توهین آمیز در رابطه با پیامبر اسلام (ص) مبادرت مینماید و لی در همین کشورها کوچکترین تشکیک و یا فعالیتی برعلیه هولوکاست جرمی نابخشودنی محسوب می گردد و حتی پژوهشگران نیز حق تحقیق در این رابطه را ندارند و اگر اقدام به این عمل نمایند مانند روژه گارودی نویسنده شهیر فرانسوی با برخورد تند و قاطع دستگاه قضایی این کشورها روبرو خواهند شد.
آری این است تناقض رفتاری غرب و این است حقیقت آزادی از دید کشورهای اروپایی: ((آزادی بازیچه ای در دستان غرب))